منتظران حضرت مهدی علیه السلام

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «داستان پادشاه ساسانی» ثبت شده است

پاسی از شب گذشته بود به شاپور دوم ساسانی ، پادشاه ایران زمین گفتند 
سه مرد کهن سال از جزیره لاوان به دادخواهی آمده اند .

پس از اجازه فرمانروا ، آنها گفتند : اکنون سالهاست تازیان هر از گاهی به جزیره ما یورش آورده و مروارید های صیادان را به یغما می برند ، و اما اینبار علاوه بر مروارید یکی از دختران جزیره را نیز دزده اند که این موجب شده مادر آن دختر بر بستر مرگ باشد و پدرش هم از پی دزدان به دریا رفته و هفته هاست از او هم خبری نیست .