منتظران حضرت مهدی علیه السلام

۲۶۷ مطلب در شهریور ۱۳۹۵ ثبت شده است

پیامبر صلی الله علیه و آله یاران خودرا از کشته شدن ریحانه و سبط خویش با خبر ساخت و این امر را میان مسلمین انتشار داد به طوری که این موضوع نزد آنها از امور حتمی گردید و در مورد آن هیچگونه شکی نداشتند.
«ابن عباس» می گفت: «ما شکی نداشتیم و اهل بیت فراوان بودند که حسین بن علی در طف کشته می شود» (1) .
پیامبر صلی الله علیه و آله در چند موضع بخاطر سختیها و فجایعی که دلهارا آب می کند و بر ریحانه اش خواهد گذشت، به سختی و با سوز دل گریست. در اینجا مروری بر آن اخبار می کنیم:

سبط پیامبر صلی الله علیه و آله در سال چهارم هجری (1) ، چشم به دنیای وجود گشود. و گفته شده که در سال سوم بوده (2) و راویان در مورد ماه ولادت آن حضرت، اختلاف دارند و اغلب بر آنند که در ماه شعبان و در روز پنجم از آن می باشد (3) و بعضی از آنان روز ولادت را معین نکرده اند بلکه گفته اند چند شبی از شعبان گذشته، به دنیا آمد (4) و بعضی از مورخان این موضوع را نادیده گرفته و به گفتن اینکه در شعبان به دنیا آمده اکتفا نموده اند (5) و بعضی از بزرگان بر این باورند که آن حضرت در آخر ربیع الاول ولادت یافته و این بر خلاف مشهوراست پس توجهی به آن نمی شود (6) .

در سبط پیامبر صلی الله علیه و آله و ریحانه اش امام حسین علیه السلام همه عناصر ناب تربیتی فراهم آمده بود که جز او کسی آنهارا به دست نیاورد و او از جوهر و لُبّ آنها بهره برد، این عناصر، آن حضرت را برای رهبری امت و تحمل رسالت اسلام با همه ابعاد و ساختهایش، آماده نمود و به او نیروهای نامحدود روحی، از ایمان عمیق به خدا و استقامت در شکیبایی بر محنتها و مصیبتها بخشید که هیچ موجود زنده ای از نوع بشر بر آنها طاقت تحمل نداشت.

القاب آن حضرت و آنچه از صفات بلند در وجودش بود، بر علوّ ذات وی دلالت دارد و آنها عبارتند از:
1 - شهید.
2 - طیّب.
3 - سیّد شباب اهل الجنّه (سرور جوانان اهل بهشت).
4 - سبط (1) به اعتبار فرمایش پیغمبر صلی الله علیه و آله که فرمود: «حسین، سبطی از اسباط است» (2) .
5 - رشید.
6 - وفی (وفادار).
7 - مبارک.
8 - التابع لمرضاة اللَّه (پیرو رضای خدا) (3) .
9 - الدلیل علی ذات اللَّه (دلیل و راهنما برذات حق).
10 - مطهر.
11 - برّ (نیکوکار).
12 - احد الکاظمین (یکی از فرو خورندگان خشم) (4) .


 

114.jpg

کنیه امام حسین

وقتی که امام به «عذیب هجانات» رسید، چهار نفر از مردم کوفه که برای یاری اش آمده بودند، به آن حضرت پیوستند، آنان سوار بر شترهای خود؛ یک اسب را که متعلق به «نافع بن هلال» بود، با خود همراه داشتند، از مردم کوفه، کسی جز آنان، برای استقبال از حضرت حسین علیه السلام نیامده بود، آنها عبارتند از: 1- نافع به هلال مرادی.
2- عمرو بن خالد صیداوی.

در آسمان دنیا هیچ سپیده ی بامدادی همچون فجر روز دهم محرم با مصیبتها و غمهایش ندمیده است و خورشید، هیچگاه همچون خورشید آن روز با اندوه و دردهایش طلوع نکرده است...؛ زیرا در تاریخ هیچ حادثه ای وجود ندارد که با فجایع و دردهایش از آن صحنه های اندوهبار برتر باشد که در روز عاشورا (1) بر صحرای کربلا نمایان گشت؛ چون محنتی از محنتهای دنیا و غصّه ای از غصه های روزگار باقی نماند که بر ریحانه ی رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله جاری نگشته باشد.
امام زین العابدین علیه السلام می فرماید: «هیچ روزی بر رسول خدا صلی اللَّه علیه و آله سخت تر از روز احد نبود که عموی آن حضرت یعنی حمزة بن عبدالمطلب، شیر خدا و پیامبرش، در آن کشته شد و پس از آن روز، واقعه ی مؤته که در آن، عموزاده اش جعفر بن ابی طالب کشته شد، سپس فرمود: و روزی نیست چون روز حضرت حسین علیه السلام که سی هزار نفر به سوی او شتافتند و ادعا می کردند از این امّت هستند و هر کدام از آنان با (ریختن) خون آن حضرت به خداوند تقرب می جستند در حالی که وی، آنان را به یاد خدا می انداخت ولی پند نگرفتند تا اینکه او را به ظلم و ستم و تعدی به قتل رساندند» (2) .
امام بزرگوار در سپیده دم روز عاشورا، نماز را آغاز کرد که که بنا به گفته مورخان، خود و یارانش، به علت عدم وجود آب نزد آنان، برای نماز تیمم ساختند و خانواده و یارانش به آن حضرت اقتدا نمودند (3) ، پیش از آنکه تعقیب نمازشان را به پایان برسانند، طبلهای جنگ در اردوگاه ابن زیاد، نواخته شد و دسته های کاملاً مسلحی از سپاه به پیش آمدند در حالی که فریاد می زدند: یا جنگ می کنیم یا به فرمان فرزند مرجانه گردن نهید.

 
79.jpg


دعای امام

سرور آزادگان، خارج شد، صحرا را دید که از سواران و پیادگان پر شده است و شمشیرها و نیزهای خود را کشیده و تشنه ی ریختن خون وی و نیکان اهل بیت و یارانش هستند تا مزد ناچیزی از فرزند مرجانه به دست آورند. 
حضرت، مصحفی را طلبید و آن را بر سر خود گذاشت و تضرع کنان روی به خدا کرد و گفت:
«خداوندا! تو مورد اعتماد من در هر اندوه، و امید من در هر سختی هستی، تو در هر امری که بر من نازل شود، مایه ی اطمینان و قدرت من می باشی، چه بسیار اندوهی که قلب در آن سست می گردد و قدرت در آن اندک می شود و دوست در آن فرومی گذارد و دشمن در آن زبان به طعنه می گشاید، آن را به درگاه تو عرضه نمودم و از آن به پیشگاهت شکایت بردم- به خاطر رغبت من به تو نه به دیگری- تو آن را گشایش دادی و آن را دور ساختی و کفایت نمودی، تو سرپرست هر نعمت و دارنده ی هر نیکی و سرانجام هر خواسته ای هستی» (4) .
در این دعا، عمق ایمان حضرت دیده می شود که در همه ی کارهای مهمش به سوی خدا باز می گردد و به او اخلاص می یابد، خداوند سرپرست او و پناهگاهی است که در هر امر مهمی که بر او پیش آید به آن پناه می برد.

 

پاورقی

(1) «عاشورا»: نام روز دهم ماه محرم است. گفته شده که این نامگذاری قدیمی است و علت آن این بوده که در آن روز، ده نفر از پیامبران به ده کرامت،گرامی داشته شدند. این مطلب در ص 22 از کتاب الانوار الحسینیة نوشته‏ی بلاوی آمده است. 
(2) بحارالانوار 274 /22 ح 21 و ج 298 /44 ح 4. 
(3) اعتماد السلطنة حسن بن علی، حجّة السعادة فی حجّة الشهادة (به زبان پارسی) که امام شیخ محمد حسین آل‏کاشف الغطاء آن را به عربی ترجمه نموده و از کتابهای خطی کتابخانه‏ی عمومی است.

(4) ابن‏عساکر، تاریخ 216 /14. البدایة والنهایة 170 -169 /8. ابن‏اثیر، تاریخ 61 -60 /4.

منبع:http://www.ashoora.ir/

معاویه، زندگی اش را با بزرگترین گناه در اسلام و زشت ترین جنایت در تاریخ، پایان داد؛ زیرا بدون هیچ و اهمه ای فرزند بد نهادش «یزید» را به عنوان خلیفه بر مسلمین تحمیل کرد تا دین و دنیای آنان را به تباهی بکشاند و مصیبتها و فجایع جاویدانی را برایشان به ارمغان آورد...
معاویه به انواع وسایل ددمنشانه دست زد تا سلطنت را در خاندانش موروثی سازد.
«جاحظ» عقیده دارد که معاویه از پادشاهان ایران و بیزانس تقلید کرد و خلافت را به سلطنتی همچون سلطنت پادشاهان ساسانی و همانند سزارها تبدیل نمود..


18.jpg

ولید، هنگام نیمه شب (1) «عبداللَّه بن عمرو بن عثمان» را که غلامی نوجوان بود، به دنبال حضرت حسین علیه السلام و فرزند زبیر فرستاد و علت اینکه در آن وقت وی را فرستاد، این بود که شاید در آن وقت شب، موافقت حضرت حسین علیه السلام با بیعت یزید را ولو مخفیانه، به دست آورد، او می دانست که اگر آن حضرت، این مطلب را از وی می پذیرفت عهدش را نمی شکست و از قولش، تخلف نمی کرد.
آن جوان رفت تا حسین علیه السلام و پسر زبیر را برای حضور نزد ولید فراخواند، آن دو را در مسجد پیامبر صلی الله علیه و آله یافت و آنها را برای آن کار دعوت کرد، آن دو، پذیرفتند به وی دستور دادند که برود.
«فرزند زبیر» پریشان شد و به امام گفت: فکر می کنید چرا وی در این ساعت که معمولاً دیداری ندارد، ما را احضار کرده است؟


103.jpg

نامه پنجاه وچهار

 و من کتاب له ع إلى طلحة و الزبیر مع عمران بن الحصین الخزاعی ذکره أبو جعفر الإسکافی فی کتاب المقامات فی مناقب أمیر المؤمنین علیه السلام

نامه پنجاه وسه

 و من کتاب له ع کتبه للأشتر النخعی لما ولاه على مصر و أعمالها حین اضطرب أمر أمیرها محمد بن أبی بکر و هو أطول عهد کتبه و أجمعه للمحاسن