منتظران حضرت مهدی علیه السلام

امامت و رهبری

 امامت واژه‌ای عربی و به معنای پیشوایی و رهبری است. امام، پیشوا و رهبر کسی است که دیگران از گفتار، کردار، رفتار و نوشتار وی پیروی می‌کنند. حال چه بر حق باشد و یا باطل.1 در قرآن نیز واژه امام در هر دو جهت مثبت و منفی به کار رفته است: «وَ جَعَلنَاهُم اَئِمَّهً یَهدوُنَ بِأَمرِنَا»2، و آنان را پیشوایانی قرار دادیم که به فرمان ما هدایت می‌کنند. «وَ جَعَلنَاهُم اَئِمَّهً یَدعوُنَ اِلیَ النَّارِ»3، و آن ها را پیشوایان و رهبرانی قرار دادیم که به سوی آتش فرا می‌خوانند.

تعریف امام از دیدگاه متکلمین شیعه و سنی یکسان نیست. از دیدگاه علمای اهل سنت، امامت عبارت است از «مقام شخصی که ریاست عام دین و دنیا را دارد.»4  و یا «جانشینی پیامبر در حفظ دین و سیاست دنیا.»5  را به عهده گرفته است. در این باره علامه بزرگوار امینی (قدس الله سره) در کتاب گران سنگ الغدیر می‌فرمایند: امامت در نزد اهل سنت چیزی بیش از ریاست عام برای تدبیر لشگریان و حفظ مرزها و ردّ مظالم و کمک به مظلوم و اقامه حدود و تقسیم غنائم میان مسلمانان و همکاری با آنان در حج و جنگ نیست. بنابر این، در امام علمی افزون بر علم رعیّت شرط نیست… امام با فسق و ستم و کارهای خلاف دیگر، از این مقام ساقط نمی شود. پیروی از او بر امّت واجب است، اعمّ از این که فردی نیکوکار باشد و یا فاجر، و مخالفت با او بر هیچ کس جایز نیست.6

اما دیدگاه علمای شیعه امامیه در باره امامت با دیدگاه علمای اهل سنّت تفاوتی جدی دارد. شایع ترین و معروف ترین دیدگاه در این باره در میان علمای شیعه آن است که: «اَلاِمَامَهُ رِیَاسَهٌ عَامَّهٌ فِی‌ الدِّینِ بِالاِصَالَهِ لا بِالنِّیَابَهِ عَمَّن هُوَ فِی دَارِ التَّکلیِفِ»7، امامت ریاست عام دینی است که شخص از ناحیه خداوند متعال، و نه به نیابت از مکلّفین، آن را دارا می‌شود. به عبارت دیگر: «از نظر شیعه، امامت، … نه تنها حجّت و مرجع انسان‌ها در همه امور دنیوی و اخروی است، بلکه حجت الهی بر همه آفریدگان به حساب می‌آید و پیروی از او نه تنها بر همه انسان ها واجب است، بلکه ولایت و حکومتش بر سراسر گیتی گسترده است، … و به معنای استمرار وظایف نبوّت، جز در مسئله وحی، است»8. هم چنین گفته شده امامت عبارت است از: ریاست عامه در امور مربوط به دین و دنیا که از جانب خداوند به کسی اعطاء می‌شود.9

از این روی حضرت امام علی بن موسی الرضا (علیه‌السلام)، پس از تعریف از امامت، در مقام تعیین مصداق آن را این گونه بیان داشته اند که «امامت خلافت و جانشینی خدا و رسول خدا و مقام امیرالمؤمنین و میراث حسن و حسین (سلام الله علیهم) است».10

اگر رهبر و زمامدار جامعه شخصی باکفایت و دل‌سوز و واجد شرایط و آگاه به زمان باشد، می‌تواند هم زمان با احیای ارزش‌های الهی و انسانی، به امّت شجاعت و شهامت ببخشد، به آن‌ها هویّت و شخصیّت بدهد و گرد و غبار ذلّت و حقارت را از چهره آن ها بزداید.11 از این رو، امامت و رهبری یک وظیفه و مسئولیت بسیار خطیر و سنگینی است که دائره آن، به مراتب از حکومت و زمامداری سیاسی وسیع تر می‌باشد. یعنی امام شئونات مختلف و متعدد دارد که زمامداری و رهبری جامعه اسلامی یکی از آن ها است. این شئونات عبارت است از: زعامت سیاسی، مرجعیّت دینی و ولایت معنوی. از میان این سه، ساده ترین و پایین‌ترین مقام و شأن امام زعامت سیاسی است، که شأن تشریعی (اعتباری) اوست.

مهم ترین شئون امام مرجعیت دینی و ولایت معنوی اوست. شأن تکوینی یا ولایت معنوی، بالاترین مرتبه‌ی ولایت امام است و به تصرّفاتی تعلّق می‌گیرد که با نیروی فوق طبیعی در عالم طبیعت و پدیده های آن و هم چنین در نفوس انسانی و حالات آن انجام می‌شود. یکی از مظاهر ولایت تکوینی واسطه فیض بودن امام میان خدا و خلق خدا است. بر اساس روایات متعدّد، خدای تبارک و تعالی از آغاز خلقت، همیشه یک واسطه فیضی میان خود و خلق خود قرار داده که به وسیله آن، فیوضات الهی به مردم افاضه می شود. حضرت امام باقر (علیه‌السلام) می‌فرماید: «وَ اللهِ  مَا تَرَکَ اللهُ و اَرضاً مُنذُ قُبِضَ آدَم اِلا وَ فیِهَا اِمَامٌ یَهتَدِی بِهِ اِلَی اللهِ، وَ هُوَ حُجَّهٌ عَلَی عِبَادِهِ»؛12 سوگند به خدا، خداوند از هنگام قبض روح آدم (علیه‌السلام) زمین را بدون امام رها نکرد، در هر زمان امام معصومی را منصوب کرد که همواره مردم را به سوی خدا هدایت کند و او حجت خدا بر بندگان باشد. امام کاظم (علیه السلام) نیز می فرماید: «اِنَّ الاَرضَ لاتَخلوُا مِن حُجَّهٍ، لَوبَقِیَتِ الاَرضَ بِغَیرِ اِمَامٍ لَسَاخَت»؛ زمین هیچ گاه خالی از حجت نیست، و اگر لحظه ای خالی از حجت باشد، هرآئینه نظام عالم بهم می خورد.13 از این روایت به دست می‌آید که زمین در طول تاریخ خالی از حجت الهی نبوده و نیست و آن حجت خدا پس از ختم رسالت، امام معصوم می باشد که واسطه فیض خداوند و مردم است. امام صادق (علیه السلام) هم فرمود: «نَحنُ الَّذِینَ بِنَا یُمسِکُ اللهُ السَّمَاءَ اَن تَقَعَ عَلَی الاَرضِ اِلا بِاِذنِهِ، وَ بِنَا یُنزِلُ الغَیثَ، وَ بِنَا یِنشِرُ الرَّحمَهَ، وَ بِنَا یُخرِجُ بَرَکَاتِ الاَرضِ»؛14 ما کسانی هستیم که خداوند به واسطه ما آسمان را نگه داشته که بر زمین فرود نیاید، مگر به اذن او، و به واسطه ما، باران نازل می شود، و رحمت به واسطه ما گسترش می‌یابد، و زمین به واسطه ما نعمت هایش را خارج می‌کند.

واسطه فیض در عصر انبیاء عظام، وجود پیامبران هر عصر، و پس از خاتمیت رسالت پیامبر اسلام، این امر به جانشینان رسول اکرم (صلوات الله و سلامه علیهم) اعطا شده است. در عصر حاضر حضرت امام دوازدهم، یعنی حجة بن الحسن العسکری (ارواحنا له الفداء)، واسطه عنایات خدای متعال نسبت به بندگان است. این مطلب از گفتار رسول خدا (صلی الله علیه و آله) به روشنی به دست می‌آید که: «اِی وَالَّذِی بَعَثَنِی بِالنُّبُوَّهِ، اِنَّهُم یَنتَفِعوُنَ بِهِ، وَ یَستَضیِئوُنَ بِنوُرِ وِلایَتِهِ فِی غَیبَتِهِ، کَانتِفَاعِ النَّاسِ بِالشَّمسِ، وَ اِن جَلَّلَهَا السَّحَاب»؛15 آری، سوگند به خدایی که مرا به نبوت برگزید، مردم از نور رهبری او (امام زمان) در دوران غیبتش بهره می گیرند، همان گونه که از خورشید به هنگام قرار گرفتن پشت ابرها، نفع می برند.

در زمان غیبت امام معصوم، مقام ولیّ فقیه عهده‌دار رهبری جامعه و نظم امور مردم است. البته این وظیفه نیز از ناحیه امام زمان (علیه السلام) به شکل عام به او واگذار گردیده است. امام در توقیع مشهوری که از ناحیه مقدسه صادر شده است، می فرمایند: «وَ أَمَّا الحَوَادِثُ الوَاقِعَهِ، فَارجِعوُا فیِهَا اِلَی رُوَاهِ حَدیِثِنَا، فَإنَّهُم حُجَّتِی عَلَیکُم وَ أَنَا حُجَّهُ اللهِ»؛16 در رویدادهای آینده باید به راویان احادیث ما مراجعه کنید، چه آن که آن ها از طرف من برای شما به عنوان حجّت تعیین شده‌اند و من حجّت خداوندم.

نکته:

امام و رهبری چون بایستی حضور و ظهوری جدّی در جامعه انسانی داشته باشد. بنابر این، ضروری است که از مردان باشد. می بینیم که تمام انبیاء و اولیاء و اوصیاء از مردان انتخاب شده اند. اما گاه زنانی چون آسیه بنت مزاحم، مریم عذراء، خدیجه غرّاء، فاطمه کبری، زینب کبری، حمیده مادر امام کاظم، حضرت معصومه، جناب حکیمه، نرجس خاتون و … با این که به اصطلاح ولی و وصی نبودند لیکن نقش وصی امام را برای حفظ از موجودیت امام بعدی ایفا می کرده اند. این جا است که حتی می تواند بانویی چون فاطمه زهراء «حُجَّهُ اللهِ عَلَی الحُجَج» حجت خدا بر سایر حجت های خداوندی باشد. این ادعاء ما به وثاقت نزدیک تر می گردد اگر تکیه و توجه بیشتری به دریافت صحیفه فاطمیه گردد که ایشان آن را بر حضرت مولا علی (علیه‌السلام) انشاء فرموده و حضرت امام المؤمنین (علیه السلام) آن را خود املاء فرموده اند.

——————————

1. ابی القاسم الحسین بن محمد الراغب، المفردات فی غریب القرآن، نشر الکتاب، بیروت، ماده امّ، و ابن منظور، لسان العرب، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، 1988، ج 15، ماده امام.
2. سوره مبارکه انبیاء، آیه شریفه 73.
3. سوره مبارکه بقره، آیه شریفه 124.
4. سید شریف جرجانی، التعریفات، ص 16.
5. ابن خلدون، مقدمه، ص 191.
6. علامه امینی، الغدیر، ج 7، ص 197-198.
7. سید مرتضی رسائل الشریف المرتضی، ج 2، ص 264.
8. جعفر سبحانی، الالهیات، ج 4، ص 26.
9. خواجه نصیر الدین طوسی، قواعدالقواعد، ص 108؛ علی اکبر رشاد، دانشنامه امام علی، مرکز نشر آثار پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1380، ج 12، ص 637.
10. کلینی، اصول کافی، ج 1، ص 200.
11. حسینی تهرانی، امام شناسی، ج 3، ص 16.
12. کلینی، اصول کافی، ج 1، ص 179.
13. کافی، ج 1، ص 234.
14. بحار الانوار،ج 23، ص 5.
15. ناصر، مکارم، حکومت جهانی مهدی، قم، مطبوعاتی هدف، 1380، ص 221؛ به نقل از: بحار الانوار، ج 25، ص 93؛ و بحار، ج 23، ص 5.
16. شیخ محمد حسن، الحر العاملی، وسائل الشیعه، بیروت، دار احیاءالتراث العربی، بی تا، ج 18، ص 101.

حجت الاسلام والمسلمین آقاتهرانی

پایگاه فرهنگی هنری تکناز

نظرات (۰)

هيچ نظري هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی