خلعتی از تار و پود نور بر اندام جان
حضرت جانان ز لطف بیکران انعام داد
جانب میخانه بشتابید ای میخوارگان
کاین زمان پیر مغان، اصحاب را پیغام داد
حیف، رفت آن ماه و صد شکر آمد این عید سعید
دست ساقی باز می بوسم که ما را جام داد
لب فرو بستید از نوشیدنی گر چند گاه
از خم وحدت شما را باده ی گلفام داد
دست افشان، پایکوبان جانب ساقی روید
چون که عیدی باده ی جانبخش آن خوشنام داد
روزه داران را ز راه مرحمت در صبح عید
ایزد جان آفرین پاداش آن ایام داد
«خوش عمل» چون عید فطر آمد ز لطف خویشتن
حضرت حق طبع ما را قدرت الهام داد
تا پیک صبا مژده ز عید رمضان داد
او باب چنان را ز رخ ماه نشان داد
از آتش دوزخ همه را حضرت جانان
از یُمن چنین روز بکف خط امان داد
از مرحمت ماه پر از فیض و ضیافت
پاداش خداوند به ما باغ جنان داد
بشنو ز خروس سحر از بام شریعت
بر پیکر این روز به آواز توان داد
بر مسلم و بر مسلمه این عید مبارک
کز نور حضورش طربی بر همگان داد
تا سود و زیان شد عملت را همه میزان
این عید صیامست نشان سود و زیان داد
مقبول نمازیست نیازش بود از پی
خوش آنکه بخیل فقرا لقمه نان داد
خورشید جهان بود همه صُم و صلاتت
کین گونه طراوت به تو و کون و مکان داد
برخیز و به شکرانه این عید سماع کن
زیرا رمضان را به تو حق هدیه گران داد
این روزه و این خمس و زکاتست پریسا
بر پیکره ی مرده ی اشعار تو جان داد
منبع:ansarmalzahra.blogfa.com
منبع:سایت تکناز